دريا نام ديگر چشم هاي توست


جان کندن در اعماق آب


شکل پر تشنج بيقراري من


اي ريشه شيرين درد اي سهم نداشته من از تمام خوشبختي


که دست هايم جز به آغوش کشيدن حسرت تو


بر ماهيچه هاي گرم هيچ خواهشي گشوده نمي شود


در اين سرگردانيِ همچون جنازه اي بر آب هزار بار هم که تکه پاره شوم


دوباره مي خواهمت من آن فانوس هاي چشمک زن دور و نزديک را هيچ مي بينم


تو هم اين زورق هاي عياش پسند تفريحي را هيچ ببين


هيچ هيچ هيچ و به اين فکر کن که يک قايق سرگردان کاغذي


جز فرو رفتن در ورطه آبي تو مگر سرنوشت ديگري هم دارد؟


هديه‌ام از تولد، گريه بود


خنديدن را تو به من آموختي


سنگ بوده‌ام، تو کوهم کردي


برف مي‌شدم، تو آبم کردي


آب مي‌شدم، تو خانه دريا را نشانم دادي


مي‌دانستم گريه چيست


خنديدن را


تو به من هديه کردي.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود سریال سالهای دور از خانه(شاهگوش 2) levelmeasurement دکتر اکبر عظیمی، متخصص کودکان و نوزادان سمفونی مردانه MY little planet پیچک یاس خياط لباس شب و عروس فعالیت‌های مسجد حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام دست سازه آموزش های همگانی